پیش به سوی موفقیت

پیش به سوی موفقیت

زندگی زیباست به شرط انکه با چشمی زیبا به آن بنگریم و از لحظه لحظه آن لذت ببریم

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
۰۵
فروردين
۹۳


هیپنوتیزم چیست؟

هیچ یک از حالات هوشیاری دگرگون به اندازه هیپنوتیزم بحث برانگیز نبوده است .حالت هیپنوتیزم را می توان حالت پاسخدهی شدیدی دانست که هیپنوتیزم کننده در یک شخص ایجاد می کند . هیپنوتیزم که زمانی در زمره امور غیبی واسرار آمیز به حساب می آمد اینک در قلمرو بررسی های علمی دقیق قرار داردو مثل سایر حوزه های  پژوهشهای روانشناختی در این زمینه نیز مجهولاتی وجود دارد. تعریفها و توجیهات مختلفی در این زمینه وجود داردکه به برخی از آنها اشاره می کنیم:

تئوری تلقین پذیری مفرط

رابطه مستقیمی بین تلقین و هیپنوتیزم پذیری وجود داردهرچه شخص تلقین پذیرتر باشد سریع تر و کاملتر هیپنوز می گردد.در حالت هیپنوز تمرکز نسبت به تلقین یا مطلب خاصی زیادتر می گرددودامنه توجه به تلقین یا کلمات هیپنوتیزور شدیدتر می گردد.


تئوری طرد نسبی

طبق این نظریه انسان دارای دو ضمیر آگاه و ناخودآگاه است. ذهن ناخوداگاه انسان قادر به استدلال استقرایی نیست وفقط به صورت قیاسی به تفکر و نتیجه گیری می پردازد. این دو ذهن یا ضمیر در هر شرایطی درکالبد فرد وجود دارد. در حالت هیپنوز ذهن خودآگاه مجبور به عقب نشینی می گرددتا ذهن ناخود آگاه باپیشروی جانشین آن گردد. درنتیجه استدلال فرد درحالت هیپنوز قیاسی است.


تعریف هیپنوتیزم از دیدگاه  افراد مختلف:

- ویلیام .اس. کروجر هیپنوتیزم یک واقعیت پزشکی است

- پیررآل: هیپنوتیزم علمی است که به وسیله آن شخصی که موسوم به هیپنوتیزور است بتوانددردیگری به نام معلول یا سوژه خواب مصنوعی ایجاد کند.

- ارنست نولر: هیپنوتیزم  علمی است که به وسیله آن وجدان طبیعی سوژه بر وجدان نهایی و فوق طبیعی تاثیر می گذارد این خاصیت در جمیع اشیاء عالم وجودداردلکن کیفیت آن در شیئی به حسب استعداد او وماده فرق میکند.

- لغت نامه قوانین بلاک: هیپنوتیزم علمی است که در درک ورفتار افراد به کمک دوعامل اثر میگذارد.یکی استفاده از قوانین تلقین پذیری ودیگری رسیدن به حالتی به نام خلسه هیپنوتیزمی.

- دکتر هیلگارد: هیپنوز یک نوع گسست در هوشیاری میباشدیانوعی خیالبافی معطوف به هدف است.

- دکتر کاپلان: هیپنوز حالت یا شرایطی است که شخص می تواند به تلقینات مناسب پاسخ دهد این حالت با تغییراتی  درادراک حافظه و خلق فرد همراه است.

- دکتر هربرت اشپیگل: دردامنه آگاهی بشری اگر حالت آگاهی معلولی در میان یک خط قرار گرفته باشددر یک انتهای این خط حالت اغماء یا بیهوشی کامل ودر انتهای دیگرش هیپنوز یا تمرکز زیاد قرار دارد.حالت خلسه یا ترانس یک باریکه یا نواراز حالت تمرکز وتجمع وضع آگاهی وتوجه انسانی می باشد که بسیاری از محرکات غیر مرتبط محیطی را حذف می کند.


تاریخچه هیپنوتیزم:

هر چند اطلاعات چندانی  درباره نحوه کشف هینوتیزم توسط انسانهای اولیه  نداریم ولی شواهد ومدارک بدست آمده حاکی از کاربرد آن در زمانهای گذشته است. اثر وقایع هیپنوتیزمی  برروی لوحهای سنگی مصرو نیز نوشته های قدیمی و نقاشیهای بدست آمده از دیواره غارها از زمانهای بسیار گذشته دیده می شود حتی در اولین فصل کتاب تورات نیزدر مورد خواب عمیق(هیپنوتیزم) مطالبی بیان شده است. در میان اقوام مختلف نیز این حالت خلسه و جذبه در قالب مراسم گروهی ظاهر شده وپس از هزاران سال هنوز هم به همان صورت تکرار میگردد.

تاریخ هیپنوتیزم نوین با فرانس آنتوان مسمر(1734-1815م)آغاز می شود. وی معتقد بود پدیده های هیپنوتیزمی وابسته به مغناطیس حیوانی هستند.که این جریان مغناطیسی از بدن هیپنوتیزم کننده خارج شده ووارد بدن هیپنوتیزم شونده میشود.بعدها روش وی در درمان بیماریها مسمریسم نامیده شد.

دکتر جیمز برید اولین فردی بود که لغت هیپنوتیزم به معنای خواب را برای این حالت انتخاب کرد. وی ابتدا تصور میکردکه عامل اصلی در هیپنوتیزم نگاه است ولی بعد متوجه شد که هیپنوتیزم جز تلقین شفاهی هیپنوتیزور وتلقین پذیری هیپنوتیزم شونده چیز دیگری نیست. دکتر جیمز اسدیل ودکتر الیوتسون از هیپنوتیزم جهت بیهوشی بیماران ونیز جراحیهای کوچک وبزرگ استفاده نمودند.دکتر شارکو نیز از این پدیده دردرمان بیماران هیستریکی بهره جست.

درطول تاریخ هیپنوتیزم دانشمندان بزرگی مانند فروید شارکو پاولف اریکسون وهیلگارد و... درخشیده وتحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام دادندتا اینکه در سال 1957 انجمن هیپنوتیزم بالینی در آمریکا تشکیل شد.

امروزه از بسیاری از جنبه های هیپنوتیزم درپزشکی, روانپزشکی و دندانپزشکی استفاده می شود.پزشکی جدید معتقد است که بیشتر از 80% بیماریهاو بسیاری از ناتوانیها ناشی از استرس وبویژه انقباضات عضلانی هستند وبا ریلاکس کردن عضلات که طبعاً با آرامش روحی همراه است میتوان از بروز آنها پیشگیری نموده ویا آنها را درمان نمائیم.

  • ....
۰۴
فروردين
۹۳

هرگاه کسی خشم داشت بدانید که: به نوازش و کلام مهرآمیزی نیازمند است.
هرگاه کسی نومید بود آگاه باشید که : به کلماتی که سپاس او را ابراز کنند محتاج است.
و هرگاه کسی حسد می‌ورزید : نیاز دارد دیده شود.
اگر کسی شاکی و گله مند بود : نیاز دارد شنیده شود.
اگر کسی تلخ بود نیاز دارد: مهربانی دریافت کند.
و اگر کسی ستم می‌کند نیاز داشته است که : دوست داشته شود.
اگر کسی بخل ورزد نیاز داشته است که : بخشیده شود.
و همه‌ی این سایه‌ها در "روح و روان" ما نیاز دارند که : عشق بر آن‌ها چون باران ببارد، ببارد و ببارد

  • ....
۰۳
فروردين
۹۳

نردبان موفقیت

ایجاد تغییر و تحول مثبت در زندگی فردی و بالا رفتن از نردبان موفقیت در زندگی آرزوی هر کسی است . نردبان موفقیت شش پله دارد که گذراندن هر یک از آنها اگر به درستی و با کیفیت باشد و شرایط پیش گفته رعایت شده باشد به تدریج شما را به پیروزی و کامیابی نزدیک تر می کند:

پله اول – خودشناسی و خود باوری

در اینجا شما باید به نداهای درونی که از اعماق وجود تان بر می خیزد توجه کنید و آرزوهای قلبی تان را دریابید . سعی کنید از طریق تفکر و تجزیه و تحلیل خود , توانائی ها و استعداد هایتان را کشف کنید.

وقتی که وارد جزیره ناشناخته وجود خویش می شوید چیزهای شگفت انگیزی را مشاهده خواهید کرد . سپس خود را باور کنید و به خود , توانائی ها و قدرتمندی تان ایمان بیاورید . بگویید : می توانم , لذت و احساس خوشایندی که در هنگام گفتن می توانم در شما پد ید می آید با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست . اگر شما اطمینانی مطلق که ناشی از ایمان قوی است در خود به وجود آورید در آن صورت واقعا به انجام هر کاری قادر خواهید بود ولو اینکه د یگران به غیر ممکن بودن آن ایمان داشته باشند پس به خودتان تکیه کنید وهمه چیز را ار خودتان بخواهید , تنها شما هستید که سرنوشت خود را معین می کنید . متاسفانه اکثر مردم اشتباهات و اهمال کاریهای خود را در زندگی به گردن تقدیر می اندازند.

پله دوم – هدفگذاری

وجود هدف برای تعیین جهت حرکت ما در مسیر زندگی ضروری است. وقتی هدفی روشن و چالش برانگیز در پیش داشته باشیم که کمترین تردیدی درباره آن به خود راه ندهیم احساسی عالی به ما دست می دهد پس براساس استعداد ها ، قابلیت ها و خواسته های واقعی خود اهداف بلند مدتی را برگزینید.

بهتر است اهداف چند جانبه ای را در زمینه های علمی و تحصیلی , جسمانی و سلامتی , مذهبی , معنوی , شغلی و مالی و . . . انتخاب کنید. از این طریق تمام ابعاد وجودی خویش را گسترش می دهید. این اهداف را به طور واضح و دقیق مشخص کرده و حتما بر روی کاغذ بنویسید . زمان لازم برای رسیدن به آنها را تعیین و نیز توجه داشته باشید که اهداف باید در باورتان بگنجد و شور و شوقی را در شما برای رسیدن به آنها ایجاد کند.

اهداف خود را همیشه همراه خود داشته باشید و هر روز آنها را مرور کنید و از خود بپرسید :

امروز چه کاری (هر چند کوچک) در راستای اهداف خود انجام داده ام؟ و هر از گاهی به بررسی آنها بپردازید شاید متوجه که اهدافتان خیلی کم بینانه و یا خیلی بلند پروازانه و غیر واقعی است در این صورت به تعدیل آنها پرداخته و حالت متعادلی را به وجود آورید.

پله سوم – برنامه ریزی

برنامه عبارت است از : تعیین اهداف جزئی و کوتاه مدتی که در راستای اهداف بلند مدت قرار دارد – و راه رسیدن به آنها .برنامه ریزی تلاشی ذهنی است که قبل از تلاش فیزیکی یا اقدام به انجام کار صورت گرفته و راه تحقق این اهداف تفکیک شده را معین می کند.

برای طراحی برنامه ای کارآ و اثر بخش باید از تمام واقعیت های مربوط موجود اطلاع حاصل کرده و با دیدی همه سونگر که فرصتها و محدودیتهای محیطی (بیرونی) و قوتها و ضعف های فردی (درونی) را مدنظر قرار می دهد برنامه ای مناسب و انعطاف پذیر در جهت نیل به اهداف تدوین کرد .

در یک برنامه خوب فعالیتی که باید انجام شود , روش انجام , زمان و مکان , منابع لازم و . . . قید میشود.

پله چهارم – عمل و تلاش آگاهانه :

همهی انسانهای موفق اهل عمل و تلاش اند. کسانی که همواره در مورد اهدافشان سخن سرائی می کنند و هرگز دست به عمل نمی زنند موفقیتی نخواهند داشت. موفقیت هیچ ربطی به شانس ندارد . هر چه بیشتر تلاش کنیم و از خود فعالیت و حرکت نشان دهیم به همان اندازه به موفقیت نزدیکتر می شویم.

از آنجا که عمر علاوه بر طول , عرض و عمق هم دارد. هر چه شدیدتر و بهتر کار کنید بیشتر زندگی می کنید چرا که به عرض زندگی تان می افزایید و در نتیجه شاداب تر , سرزنده تر و راضی تر خواهید بود. لذا شما باید حرکت کنید . حرکت باعث رشد و باروری اعتماد به نفس می شود. مستقیما وارد عمل شوید و دست به اقدام بزنید زیرا که اقدام ترس را از بین می برد.

بگویید : باید همین الان شروع کنم و شروع کنید صبر نکنید تا اوضاع مساعد شود ,زیرا هیچ وقت نمس شود . انتظار برای فراهم آمدن شرایط مطلوب انتظاری است که تا ابد به درازا می کشد.

درعین حال , باید توجه داشته باشید که تلاشهایتان آگاهانه , حساب شده و منظم باشد و کارها را از روی فکر و ذکاوت انجام دهید . همیشه به دنبال بهترین راه ممکن باشید. همیشه راه بهتری برای انجام کارها وجود دارد.

پله پنجم – پشتکار و استقامت , صبر و انعطاف پذیری

الف – پشتکار : وقتی که وارد صحنه می شوید و دست به عمل می زنید قسمت عمده ای از کار را به انجام رسانیده اید اما برای تحقق هدف و کسب نتیجه باید حتما پشتکار به خرج دهید و پیگیر باشید . پیگیری کارها مغز را فعال و امید به موفقیت را در شخص بارور می سازد.

اگر در کارها جدیت نداشته باشیم بی استعدادترین افراد مصمم و با اراده نیز از ما پیشی خواهند گرفت چرا که فقدان استعداد , با مقاومت , سختکوسی , نظم, دقت و صبر و شکیبائب قابل جبران است.

پس عزمی آهنین و راسخ پیشه کنید. هرگز از تلاش و کوشش خسته نشوید , آخرین کلید باقیمانده شاید بازگشاینده قفل در باشد.

ب- صبر : صبر داشته باشید , نگذارید مشکلات و موانع شما را ناامید کند .از مشکلات درس بگیریر و از هر خطایی تجربه ای کسب کنید.

ج- انعطاف پذیری : در زمینه راه های رسیدن به هدف تعصب نشان ندهید و به یک راه معین نچسبید . به دنبال هدف نهائی باشید اما در عقاید خود خشک نباشید و قابلیت انطاف داشته باشید . با دوباره سنجی برنامه هایتاندست به ابتکارات و ابداعات جدید بزنید و راه حلهای آسانتر و عملی تر را جستجو کنید. وقتی که صبر و استقامت و انعطافپذیری از خود نشان دهید کامیابی شما را در بر خواهد گرفت و طعم پیروزی را می چشید.

پله ششم – نتیجه گیری :

در صورتی که پله های قبلی به خوبی پشت سر گذاشته شود نتیجه د لخواه خود بخود به دست می آید حتی اگر نتیجه موجود د لخواه و مطلوب شما نباشد جای هیچگونه ناراحتی و تاسف نیست. اصولا هر وضعیتی مانند سکه یک روی خوب و یک روی بد دارد , آن روی خوب را پیدا کنید و جنبه های مثبت را ببینید.

  • ....
۲۹
اسفند
۹۲

همه ما بارها شنیده ایم که رها کردن گذشته چقدر مهم میباشد، علت آن را به صورت زیر میتوانم برای شما توضیح دهم:

زمانیکه ما با مشکلی در زندگی روبرو میشویم، از چیزی ناراحت میشویم یا از موضوعی عصبانی میشویم، یک توده سیاه رنگ در هاله ما بوجود میآید. که در صورت تکرار آن مورد، این توده بزرگتر و متراکم تر (و در نتیجه قویتر ) میشود. هر نوع توده انرژتیک چه مثبت و چه منفی، به منزله آهن ربایی قوی برای جذب انرژی همنوع میباشد. بنابراین تا زمانیکه این توده انرژی در سیستم انرژی شما وجود دارد، آن مورد برای شما تکرار میشود.

به عنوان مثال
کودکی که به کرات از طرف والدین تحقیر شود انرژیی را در هاله ذخیره میکند از نوع "بی ارزشی" همراه با احساس "ناراحتی" زمانیکه این کودک بزرگ میشود، حتی اگر والدین به تحقیر او ادامه ندهند، وجود این انرژی در بدن انرژتیک شخص باعث میشود همه اطرافیان با احساس تحقیر آمیز با ایشان رفتار کنند.


  • ....
۲۷
اسفند
۹۲

ارزیابی منفی خویش:

آیا در آداب و معاشرت مشکل دارید؟ شاید فکر می کنید که از آنها کم ارزش تر هستید. شاید هم به این نتیجه رسیده باشید که سایرین با شما خصومتی دارند و رفتارشان دوستانه نیست. آیا در مواقع عادی که اتفاق غیر منتظره ای هم نیفتاده بدون علت نگران می شوید و هول می کنید؟ شاید تصور می کنید دنیایی که در آن زندگی می کنید پر از خصومت و خطر است. شاید هم احساس بکنید که مستحق تنبیه هستید.

روانشناسان معتقدند که اغلب ما خود را از آنچه هستیم کمتر می پنداریم و خود را زود و ارزان می فروشیم. فراموش نکنید که رفتار و احساس، هر دو ناشی از باور هستند. برای ریشه کن کردن باوری که مسبب احساس و رفتار شماست از خود بپرسید: چرا می خواهم این کار را انجام دهم و انجام این کار چه فایده ای دارد؟
بنابراین برای ایجاد عادات مطلوب و از بین بردن عادات نامطلوب، باید با اندیشه و عادات منفی برخورد کنیم. پیش خود فکر کنید که می خواهید به کجا برسید و دنبال چه هستید؟ و بعد لحظه ای فکر کنید که خواسته شما عملی شده و به آنچه که می خواهید دست یافته اید و به همین ترتیب می توانید به آسانی هیجانات مطلوب را در خود ایجاد کرده به طور دائم هدف مطلوب را در ذهن خود تصور و با آن زندگی کنید. همین عاملی برای دستیابی به هدف می شود و بار دیگر شادابی و دلگرمی و خوشبختی، خود به خود ایجاد خواهد شد.
توجه داشته باشید مکانیزم شما همه اش بستگی به این دارد که چه اطلاعاتی در اختیار آن می گذارید و چه هدفی برایش تعیین می کنید. بسیاری از ما ناخواسته و بی آنکه منظوری داشته باشیم با توسل به طرز تلقی منفی، شکست را در تصویر ذهنی خویش تصویر می کنیم و در نتیجه هدف های ناکامی را در وجود خود می کاریم.

فراموش نکنید که مکانیزم خودکار اطلاعات دریافتی را مورد سوال قرار نمی دهد و کاری به صحت و سقم آن ندارد. صرفاً اطلاعات را استخراج کرده نسبت به آن واکنش های مناسب نشان می دهد. اگر کاری را آسان گرفتید، آسان هم می شود. علت انجماد شما در کارهایتان و شکست شما این است که کارها را بیش از اندازه بزرگ می کنید، بیش از اندازه جدی می گیرید و می ترسید که توان آن را نداشته باشید.

خیلی ها که در جلسات غیر رسمی سخنران های خوبی هستند، به محض رفتن پشت تریبون زبانشان بند می آید. خیلی ساده است، چرا که مقهور اندازه های بزرگ شده اند. از طرفی نباید هر اظهار نظری را قبول کنیم. مثلاً دوستی را ملاقات می کنید که می گوید مثل این که امروز حالت خوب نیست. همین خاطر نشان باعث می شود که تأثیر بدی بگذارد و با خود فکر کنیم که حتماً حالم خوب نیست. اغلب ما همه روزه در معرض این طرز تلقیهای منفی قرار می گیریم. اگر ذهن ما آگاهانه کار کند اینگونه اظهارنظر را قبول نمی کنیم و در جواب می گوییم که نه اتفاقاً خیلی هم حالم خوب است.

  • ....
۲۷
اسفند
۹۲

هیپنوتیزم اریکسونی و ان ال پی:

سالهاست هیپنوتیزم به معنای خواب مصنوعی، به عنوان یکی ازرشته های رفتار درمانی و کلا " بریف درمانی" شناخته شده است.
به وسیله هیپنوتیزم می توان تغییرات زیربنایی در شخص به وجود آورد. در واقع عملکرد هیپنوتیزم بصورتی است که با قرار دادن سوژه (شخص هیپنوتیزم شونده) در یک حالت نیمه خواب او را به ترانس می بریم و در این حالت با ضمیرناخودآگاه وی ارتباط برقرار می کنیم و به وسیله تلقینهای پی در پی تغییرات مورد نظر را در رفتار شخص به وجود می آوریم.
متاسفانه با وارد شدن افراد غیر متخصص به این رشته و تبدیل آن به یک عمل نمایشی موزیکال یا سیرک، از اعتبار هیپنوتیزم بصورتی جدی در مجامع علمی کاسته شد. به طوری که دیگر به هیپنوتیزم فقط به عنوان یک وسیله نمایشی توجه شد. همچنین اجرای هیپنوتیزم از طریق افراد ناشی که صرفا با خواندن چند کتاب و بدون هیچگونه آموزش علمی و عملی خود را "هیپنوتیزور" می نامیدند، باعث شد تا اعتماد که اولین شرط یک مشاوره موثر هیپنوتیزمی است از سوژه سلب شود. بی اعتمادی مردم به جدیت این رشته، استفاده نابجای آن در نمایشات و موج تبلیغات منفی از طرف رسانه ها با وحشت انداختن در دل مردم و بیان قدرت هیپنوتیزم باعث شد که از اعتبار این رشته در اروپا و آمریکا کاسته شود.

تا اینکه "میلتون اریکسون" یک نابغه در علم روانشناسی به اهمیت ارتباط با ضمیرناخودآگاه در ساختار و پردازش رفتار پی برد و خلاقیتی بس شگفت از خود بنیان گذاشت. این تحول هیپنوتیزمی در زمینه رفتار معکوس یا تربیت معکوس راهی بود برای قرار دادن شخص در حالت ترانس یا هیپنوتیزم یا خلسه بی آنکه سوژه را به خواب برند، بلی او موفق شد بدون خواب کردن سوژه به طور کلاسیک ارتباط با ضمیرناخودآگاه وی برقرار سازد. در هیپنوتیزم اریکسونی سوژه به ناگاه به یک نوع بیداری ذهن یا روشن بینی دست می یابد و مهر ابطال بر رفتار نامطلوب گذشته می زند و رفتاری دلخواه را جایگزین می کند.
سخن در مورد میلتون اریکسون نیازمند ساعتها وقت است و مبحث هیپنوتیزم اریکسونی چنان شیرین است که به ناگاه فناوری فکر انسان به مانند افسانه ای در می آید که رنگ حقیقت به خود گرفته است.
هیپنوتیزم اریکسونی در مدت زمانی کم، چنان بزرگ در ذهن متخصصان و علاقه مندان به رشته های روان درمانی چه در مرتبه سوژه و چه در مرتبه عامل جای گرفت که امروزه این علم جایگاهی بسیار والا را کسب کرده است.
روش اریکسون چنان موثر است که به " ریچارد بندلر" و " جان گریندر" این فرصت را داد تا با استفاده از اصول هیپنوتیزم اریکسونی توانستند علم "ان ال پی" را در جهان بنیان بگذارند.
کار کردن با هیپنوتیزم اریکسونی به مانند بازی با " مکعب روبیک " است که بوسیله عامل و سوژه انجام می شود و این دو با اتفاق قسمتهای مختلف مکعب را می چرخانند تا با کنشها و واکنشهای خود به اتفاق شکل مرتب شده آن مکعب را ترتیب دهند.
از آنجا که موتور رفتاری همه ما ضمیر ناخودآگاه است پس از دریافت اطلاعات از محیط یا کسب تجربه، بنیانگذاری رفتاری را در فرد می گذارد، گاه این رفتار موجب ناراحتی شخص را فراهم می کند و رفتار مورد نظر تبدیل به یک رفتار نامطلوب می شود.
در هیپنوتیزم اریکسونی اعتقاد بر آن است، ضمیر ناخودآگاه را در وضعی قرار دهیم تا خود به یکباره بر رفتار نامطلوب گذشته خط بطلان بکشد و رفتار جدید و مطلوبی را جایگزین آن کند و تنها به این صورت است که رفتار جدید در فرد به صورت پایدار می ماند.

  • ....
۲۳
اسفند
۹۲

فردا روز خوبی خواهم ساخت
=================
هر شب به هنگام خواب با خودش می گفت: فردا روز خوبی خواهم داشت

اما روزها با بطالت و سر در گمی می گذشتند بی هیچ تغییری و باز هم هر شب

وقتی خسته از زندگی روزمره به خانه می رسید به بستر می رفت ، دوباره با خودش تکرار

می کرد : فردا روز خوبی خواهم داشت !!

اما حتی یک بار هم با خودش نگفت :

" فردا روز خوبی خواهم ساخت... "

  • ....
۲۳
اسفند
۹۲

به یاد داشته باشید، که اگر بر رفتار ناپسند کسی متمرکز می شوید، به این دلیل است که خودتان آن ویژگی را دارید. معمولا دشوارترین واژه ها در رابطه با رویدادهایی است که گمان می کنیم در آنها به ما ظلم شده است.منیّت ما مقاومت می کند و نمی خواهد آن جنبه ها را بپذیریم، زیرا در این صورت دیگر نمی توانیم دیگران را مقصر بدانیم 

در فلسفه ذن، داستانی در مورد دو راهب نقل می شود که در مسیر خانه، به کنار رود پر خروشی می رسند. آنجا زن جوانی را می بینند که نمی تواند از رود عبور کند. یکی از راهب ها آن زن را بغل می کند تا از رود رد کند و در آن سوی رود خانه بر زمین می گذارد. سپس آن دو به راه خود ادامه می دهند. پس از مدتی، راهبی که به تنهایی از رود گذشته بود، دیگر نمی تواند خودداری کند و به سرزنش برادرش پرداخته، می گوید: «می دانی که دست زدن به زنان خلاف قواعد و قوانین ماست، تو سوگند مقدسمان را زیر پا گذاشتی!»، راهب دیگر در پاسخ می گوید: «من آن زن را در آن سوی رود رها کردم، آیا تو هنوز او را حمل می کنی؟!» هنگامی که به زخم های کهنه می چسبید، مسیر زندگی را با کوله باری سنگین طی می کنید .

دبی فورد / نیمه تاریک وجود

  • ....
۲۱
اسفند
۹۲

مدیتیشن صرفا کنترل جسم و فکر نیست. 
سیستمی برای دم و باز دم نیست. 
--------
مدیتیشن تمرکز کردن نیست، تمرکز مانع است، دفع میکند، 
یک مقاومت است و لذا موجب کشمش و جدال درونی ست. 
یک ذهن مدیتیو ، میتواند تمرکز کند چون یک عامل مهار کننده نیست، 
یک مقاومت نیست، اما یک ذهن تمرکز کننده نمیتواند مدیتیشن کند. 
-------
مدیتیشن یعنی سردرآوردن از ضمیر خودآگاه و پی بردن به 
همه حرکت ها و فعل و انفعالاتی که در آن سوی فکرها و 
احساس ها لمیده اند.
(مدیتیشن) ترجمه از حبیب الله صیقلی

  • ....
۲۰
اسفند
۹۲

هر چه بیشتر بدهیم، بیشتر بدست می آوریم...
باید تبدیل به کانالی شویم که عالم هستی بتواند از طریق ما خود را ابراز کند. اگر درگیر مشغله های خود باشیم و تنها به خود بیندیشیم، عالم هستی نمی تواند از طریق ما، خود را ابراز کند...
حواس خود را آرام کنید و به دنبال الهام بگردید.
آگاهی را متوجه درون خود کنید.
به این حقیقت توجه داشته باشید که جوهر و روح همه چیز حالتی ست معنوی و روحانی. وقتی روح از میان می رود، زندگی تمام می شود، می میرد و دیگر وجود خارجی ندارد...

"چارلز هانل"

  • ....
۲۰
اسفند
۹۲

پیشرفت معنوی 


دستیابی به کرامات نشانه یافتن خدا نیست. 
شخص ممکن است بر کل کائنات تسلط یابد و همچنان پروردگار از کنارش بلغزد و بگریزد. 
پیشرفت معنوی را نباید با تجلی قدرت های بیرونی سنجید. 
تنها معیار آن میزان سرور ژرف آدمی به هنگام مراقبه است.

سوآمی شری یوکتشوار

  • ....
۱۹
اسفند
۹۲

قدرت عظیم مانترا

برای شروع بهتر است ابتدا ببینیم مانترا به چه معناست:

مانترا یک یا چند کلمه می باشد که دارای قدرت روحی معنوی خاصی است و به صورت ذکر برای انجام مراقبه و... استفاده می شود.

مانترا واژه ای سنسکریت می باشد که از دو کلمه "مان" و "ترا" تشکیل شده ، مان یا ماناس به معنای ذهن ، و "ترا" که از کلمه تریاتی می آید معنای که حدودی آزاد کردن را دارد.

پس مانترا به معنای آزاد کننده ذهن می باشد ! البته این یکی از کارکردهای مانتراست و در واقع مهمترین کارکرد آن، چرا که هدف تمام تمرینات معنوی عالم آزاد کردن ذهن از جهل و توهم و تغییر بینش و ادراک ماست، بدون رهایی از اثارت ذهن و یا آزاد کردن ذهن تمام تمرینات معنوی دیگر به ثمر هستند و حتی شاید در بسیاری از اوقات اشتباه.

تمام بوداهای (روشن ضمیران) گذشته ، حال و آینده، فقط یک چیز را آموزش داده اند، تزکیه ذهن. - بودهیدارما

مانترا همیشه از یک یا چند کلمه تشکیل شده ، که فرم صوتی و تجلی نیروی الهی خاصی می باشد، مثلا مانتراهایی که اسامی خداوند هستند در واقع تجلی قدرت الهی خداوند یا جلوه خاصی از خداوند در صوت می باشد ، در واقع با تکرار یک نام مقدس الهی شما در حال نیایش و فراخوانی آن فرم و تجلی الهی می باشید که باعث ایجاد ارتعاشات مقدس و الهی در وجود شما می شود و ارتعاشات شما را به سطح والاتری افزایش می دهد تا از فرمهای پست تر انرژی مانند بیماری ، انرژی، افکار و احساسات منفی و... آزاد شوید.

پیش از ادامه لازم است تا کمی با الهیات سنن معنوی آشنا شوید

در الهیات بسیاری از سنن معنوی خداوند در دو وجه شناخته می شود :

1- وجه بدون شکل 2- وجه با شکل 

وجه بدون فرم خداوند یعنی بعدی از خداوند که ورای تمامی اشکال و فرمها و صفات است، یعنی فاقد صفت و والاتر از هرگونه توصیف و تعریف، یا به عبارتی روح بدون شکل و فرم و مطلق ( در هندوئیم و تانترا آن را ، پارا شیوا ، پوروشا ، پارا برهمن، نیرگونا برهمن، و... می نامند )
وجه با فرم یا متجلی خداوند، یعنی بعد متجلی شده خداوند در خلقت و شکل و فرم می باشد. در تمامی سنن معنوی، هستی تجلی قدرت خداوند، و ذات او تعریف می شود. ( در تانترا به آن پراکریتی، شاکتی، ساگونا برهمن، مایا و... می گویند)

در اسلام عرفا آن را کلمه الله می نامند که معادل همان لوگوس (کلمه) در مسیحیت و الوهیم در یهودیت می باشد.

سیکها آن را اُمکار می نامند و یوگای معروف یا تمرین معنوی معروف آنها که بر اصل مانترا بنا شده : "صورات شبدا یوگا" نامید می شود. مانترای معروف سیکها " اِک اُمکار" است . اِک یعنی یک، و اُمکار یعنی خداوند، پس اک اُمکار یعنی خداوند یکتا. بعدها افرادی اِک اُمکار را تبدیل به اکنکار کردند ، و "صورات شبدا یوگا" را که به معنی یوگای نور و صوت می باشد به "آیین نور و صوت خداوند" !

چون هدف ما بررسی فلسفه و الهیات نیست همین مقدار توضیح کافیست، بر گردیم به موضوع اصلی:

صوت بعد متجلی خداوند معرفی می شود، و مانترا نیز بعد متجلی خداوند. گفته شده که مانترا و جلوه الهی آن با هم یکی هستند، و خداوند در شکل آن مانترا متجلی گشته، به همین خاطر گاهی مانترا را کالبد خداوند می نامند.

پس شما زمانی که مانترای جلوه الهی خاصی را تکرار می کنید در حال برقراری ارتباط و فراخونی قدرت آن جلوه هستید. این یکی از رازهای مانتراست... مانترا تجلی خداوند در فرم صوت می باشد.
گفتیم که مانترا یعنی آزاد کننده ذهن ، کارما چیزی نیست جز آنچه در ذهن ما انباشته شده و افکار ما تجلی کارمای ما هستند، زمانی که یک مانترا را تکرار می کنید اصوات خاص آن که قدرت پاک کنندگی دارند، در واقع کارما و افکار شما را در سطوح نا خود آگاه آزاد می کنند ، یک مانترا می تواند کارما و افکار فرد را پاک کند ، و چرا که نه ؟ آیا نام خداوند محدود است ؟

مانترا همچنین آزاد کننده نیروی درونی ، کندالینی و پتانسیل روحی فرد نیز می باشد، هر مانترا از سیلاب های خاصی تشکیل شده که همه توسط علم مانترا قابل تفسیر هستند ، هر سیلاب تجلی انرژی خاصی می باشد و ترکیب آن اثر مخصوصی را بر فرد دارد ، به طور مثال یک مانترا روی چاکراهای به خصوصی در فرد تاثیر می گذارد (بسته به مانترا) و حتی می تواند موجب بیداری آنها شود.

مانترا در بسیاری از متون مقدس و سخنان اساتید بزرگ به عنوان یکی از برترین و والاترین راههای رسیدن به آگاهی الهی و رهایی نام برده شده. مانترا قدرتی همانند آتش دارد که می تواند ناخالصی های فرد را بسوزاند

ملیونها مانترا وجود دارند که اهداف مختلفی را دنبال می کنند، اولین و مهمترین دسته مانتراها، مانتراهای "موکشا" یا مانتراهای رهایی هستند، قدرت اصلی این مانتراها در رساندن شخص به فرا آگاهی و رهایی می باشد. این مانتراییست که به عنوان مانترای اصلی برای مدیتیشن و تزکیه و... استفاده می شود.

مانتراهای بیشمار دیگری برای مقاصد مختلفی وجود دارند که طور سریع برخی از انواع آنها را ذکر می کنم :

مانترای مخصوص شفابخشی، حفاظت، بیداری انرژی، کوندالینی، چاکرا، چشم سوم ، برون فکنی، به دست آوردن انواع قدرتهای روحی، از بین بردن نیروهای منفی مثل جادوی سیاه یا موجودات منفی، کنترل ارواح یا انسان، تاثیر گذاری، کاریزما، آسیب رساندن، غلبه بر عناصر مانند آتش، متجلی ساختن آرزوها، ثروت، عشق، سلامت، خنثی کردن تاثیرات مخرب سیارات و...

هر مانترا فرمی از انرژیست ، ولی انرژی و ریشه تمام مانتراها یکیست که به آن اُم می گوییم در واقع اُم ریشه تمام اصوات و مانتراهاست ، اُم کلمه معنا داری نیست اما مفاهیم بسیاری دارد ، اُم صوت بنیادین و ریشه اصوات است ، اُم ارتعاش آغاز خلقت و تجلی عالم مادی و ظریف است. اُم همان کلمه الهی خداوند یا درواقع تجلی انرژی خداوند است که عالم را خلق می کند ، در الهیات مسیحی به آن لوگوس یا کلمه می گوییم ، و انجیل یوحنا اینچنین آغاز می شود:

در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود
در ابتدا با خدا بود.
از او همه بوده و بی او هیچ نبوده از آنچه که هست.

در قرآن کلمه الله نامیده می شود ، و سیکها آن را اُمکار که همان اٌم می باشد می خوانند.

پس اُم آغاز انرژی و ریشه همه انرژی های دیگر است ، انرژی فرمهای بی پایانی دارد ، انرژی در ذات نه مثبت است و نه منفی و آن هدف و نیت پشت آن است که آن را مثبت و سازنده و یا منفی و مخرب می کند. به علاوه بر این چیزی که درجایی منفی است در جای دیگر ممکن است مثبت باشد. بگذریم...

گفتیم که مانتراها بیشمارند و دسته بندی های مختلفی دارند ، اما مهمترین مانتراها هدف تعالی و رهایی را دنبال می کنند و همینطور متعلق به یک جلوه الهی خداوند هستند... 

شاید با خواندن لیست انواع مختلف مانترا دچار هیجان شده باشید که سریع به دنبال یادگیری مانترای مخصوص هدفتان رفته و آن را تکرار کنید! اما قبل از آن با هم چند مورد را در مورد عملکرد مانترا و چگونگی ثمر دادن آن مرور کنیم :

تکرار مانترا و مخصوصا مانتراهای دستیابی به اهداف فرعی مثل ثروت ، عشق و... پیش نیازهای خاصی دارد که من اینجا قصد ندارم که آن را آموزش دهم و مسلما نمی توان آن را با یک نوشته آموزش داد چرا که بسیار گسترده می باشد ، اما در حد معرفی آن را مرور می کنیم:

یک مانترا زمانی با سرعت و قدرت بالا نتیجه می دهد که توسط فردی مانند گورو (استاد معنوی) و یا فردی که توانایی انتقال تشرف و انرژی مانترا را دارد به فرد داده شود، و یا به طور عامیانه شخص تشرف آن را دریافت کند، در غیر اینصورت باز هم مانترا موثر است اما به تلاش و استمرار بیشتری برای رسیدن به نتیجه نیاز است.

مانترای هدف باید در بهترین حالت توسط فردی به صورت شهودی معرفی شود، گرچه بسیاری از اوقات مانتراها می توانند توسط محاسبات آسترولوجی، ستاره شناسی، علم اعداد و حروف، سن و... محاسبه شود اما این گونه مانترا مانترایی پر ثمر و با روح نیست، و باید به این موضوع توجه کرد که علم و محاسبات، مطلق و خالی از خطا نیستند.

برای رسیدن به بهترین نتیجه، مانترا باید در زمان و مکان خاص و ثابت، لباس خاص، تسبیح مناسب و به تعداد خاص تکرار شود، همچنین فردی که به صورت جدی در دوره تکرار مانترای خاصی به سر می برد معمولا باید تمرینات خاصی را برای جلوگیری از هدر رفتن انرژی ذخیره شده مانترا انجام داده و اکثریت اوقات از تماس با جمع دوری کند... البته این نکات فقط به عنوان آشنایی با روش سنتی تکرار مانترا برای دستیابی به هدف عنوان می شود، چرا که انجام اکثریت این کارها فقط در معبد ، مکان تمرینات معنوی و دوری از اجتماع ممکن است که روش مناسب برای عصر حاضر نیست. قصد من این است که به شما روش ساده و موثر استفاده از برخی مانتراها را آموزش دهم نه اینکه دستورالعمل های سخت یا ناممکن را بیان کنم.

میرسیم به قسمت جذاب این مقاله که قسمت کاربردی و عملی می باشد! 

در زیر تعدادی از مانتراهای عمومی و مهم را که بسیار موثر و قدرتمند می باشند معرفی می کنم شما می توانید بر اساس شهود و حس درونی خودتان یک را انتخاب و تکرار کنید، چرا که تقریبا تمام این مانتراها مانتراهای عمومی و قابل استفاده توسط همه هستند. می توانید از خالق هستی و خود برترتان درخواست کنید تا شما را در انتخاب مانترای مناسب هدایت کند.

اما قبل از آن به دقت با نکات مهم در مورد تمرین مانترا توجه کنید :

1- مانترا زمانی موثر است که با باور و ایمان قلبی به خداوند و نیروی الهی و نور ، یا هرچه می نامیدش انجام شود، مانترا را مکانیکی تکرار نکنید آن را با احساس تکرار کنید، اگر تکرار مانترا بدون ایمان و احساس کافی بود همه کامپیوتر ها روشن ضمیر می شدند!

2- مانترا را با تعداد مناسبی شروع کنید و به صورت هفته ای کمی به آن اضافه، کنید. هرگز در تکرار مانترا افراط نکنید چون می تواند انرژی شما را بیش از حد تحملتان بالا ببرد و شما را از تعادل خارج کند.

3- نظم در تکرار مانترا از تعداد آن مهمتر است، در صورتی که روزی یک مالا (108 دور) مانترا را تکرار کنید بهتر است تا اینکه یک روز 1 مالا ، 3 روز تکرار نکنید و روز بعد 10 مالا تکرار کنید. تمرین باید پیوسته و منظم باشد.

4- هر مانترا مربوط به یک جلوه الهی خداوند است مثلا مانترای شیوا (خداوند، روح کیهانی) مانترا و نام اوست. زمانی که مانترای مربوط به یک جلوه را تکرار می کنید باید با آگاهی از معنی آن (مگر اینکه مانترا بی معنی باشد) آن را انجام دهید و عشق و تسلیم خود را نسبت به خداوند ابراز کنید. مانترا نباید بدون نیت معنوی و عبودیت تکرار شود.

5- مانترا به روشهای مختلفی تکرار می شود، بهترین نوع تکرار مانترا جهت مدیتیشن تکرار ذهنی آن است و نه با صدای بلند ، زمان که ذهنتان آشفته است می توانید با صدای بلند شروع کنید و دور بعدی را ذهنی انجام دهید.

6- برای تکرار مانترا از مالا یا تسبیح 108 دانه ای استفاده می شود ، 108 عدد مخصوص و مهمی در تکرار مانترا و بسیاری از موارد دیگر می باشد، به علاوه برای شمردن مانترا نیاز به تسبیح دارید، مالا انرژی مانترا را در خود نگه می دارد. مالا را در جعبه مخصوصی نگه دارید و فقط در زمان انجام تمرین از آن استفاده کنید، آن را به دیگران نشان ندهید. برای مانتراهای مخصوص مالاهای مخصوص استفاده می شود که توضیحش در اینجا نمی گنجد، اما به عنوان استفاده کلی می توانید از مالای کریستال کوارتز استفاده کنید که بسیار عالیست. روش شمارش مانترا با مالا به صورت ساده این است که با هر مانترا یک دانه را رد کنید تا به آخرین دانه مالا برسید، وقتی به آخر رسیدید دانه وسط یا همان شیخک تسبیح را رد نکنید بلکه دور بزنید و برگردید.

7- گرچه حتی تکرار اندکی مانترا در روز فواید خاص خود را دارد ، ولی باید بدانید که موضوعاتی که در مورد مانترا گفته می شود ، مثلا سیدهی یا نتیجه مانترا معمولا به سادگی به دست نمی آید و نیاز به تمرین جدی و نظم دارد، چون این مقاله به جزئیات سنتی مانترا نمی پردازد من از ذکر قوانین سنتی تکرار مانترا صرف نظر می کنم و فقط به عنوان اشاره توضیح کوتاهی می دهم: معمولا سیدهی یا نتیجه مانترا بعد از تکرار مانترا در تعداد خاصی به دست می آید، آنهم نه تکرار غیرجدی و ناقص مانترا، بلکه تمرین جدی به همراه ایمان به قدرت آن مانترا. (اگر به قدرت نام الهی ایمان ندشاته باشیم اصلا چرا باید آن را تکرار کنیم؟!) به این تعداد مانترا به اصطلاح "پوراسچارانا" می گویند که معادل ضرب سیلاب های مانترا در 10.000 می باشد. مثلا مانترای OM Namma Shivaya که از 5 بخش تشکیل شده (بدون احتساب اُم) باید 5x100.000 یعنی 500.000 تکرار شود. البته باز هم تکرار می کنم که این محاسبه فقط در حد یک اصل کلی هست، و ثابت نیست. به علاوه اینکه توصیه استاد یا گورو اصل است. 

8- مانتراها ، به خصوص مانتراهای رهایی ، معمولا عوض نمی شوند (حد اقل برای مدت طولانی چند ساله) مگر اینکه گورو یا استاد شایسته اینگونه تشخیص بدهد. از پریدن از مانترا به مانترای دیگر خود داری کنید! اینکار نه تنها نتیجه مناسبی نخواهد داشت ، حتی احتمال آن زیاد است که شما را دچار آسیب دیدگی سایکیک ، انرژی کرده و از تعادل خارج کند.

9- بهترین زمان برای انجام تمرین مانترا زمانی است که تنفس در سوراخ سمت چپ بینی و یا هر دو سوراخ به صورت یکسان جریان دارد، اما زمان جریان تنفس از بینی راست مناسب نیست. تنفس به صورت متناوب در اثر تغیرات انرژی در کانالهای اصلی بدن (3 نادی) تغییر می کند که توضیحات مربوط به خود را دارد و در این بحث نمی گنجد. در صورتی که می خواهید مانترا را تکرار کنید اما تنفس در بینی راست جاریست یک راه ساده برای تغییر دادن آن وجو دارد، به پهلوی راست دراز بکشید و دست چپ خود را زیر بغل راست بگذارید به طوری که انگشتان و کف دست به این ناحیه فشار متعادلی بیاورند، می توانید دست را هم کمی فشار دهید. بعد از دقایقی کوتاه متوجه خواهید شد که جریان تنفس از راست به چپ تغییر خواهد کرد.

معرفی تعدادی از مانتراهای بسیار قدرتمند:

مانترای اُم : همانطور که گفته شد اُم مانترای نخستین است و می تواند به عنوان مانترای مدیتیشن استفاده شود.

برای افزایش قدرت این سادانا (تمرین) می توانید تمرین "آنتار تراتاکا" یا تمرکز بر روی تصویر در درون را نیز به آن اضافه کنید، به این صورت که عکسی از حرف اُم را جلوی خود قرار می دهید و روی آن تمرکز می کنید و همزمان مانترای اُم را تکرار می کنید، بعد از مدتی چشمان خود را بسته و تصویر را جلوی چشمان بسته حفظ می کنید و روی آن همراه با تکرار مانترا مراقبه می کنید. 

اکر با این مانترا بدون مالا مراقبه می کنید، می توانید آن را با دم و بازدم هماهنگ کنید، یه بار اُم را در دم و یک بار در بازدم به صورت کشیده تکرار کنید.

این تمرین ساده را دست کم نگیرید ! 


مانترای "اُم ناماه شیوایا" که به عناوین پانچاکشارا مانترا و ماها مانترا (مانترای اعظم) نیز شناخته می شود.

ترجمه این مانترا چنین است : به خداوند تعظیم می کنم ، یا به خداوند درونم تعظیم می کنم 
این مانترا مانترای بزرگ رهایی نامیده می شود ، هدف اصلی آن اتحاد با خدوند و سوزاندن تمام گناهان و کارماها می باشد، این مانترا 5 عنصر بدن را تصفیه می کند، ذهن را خالص می کند، فرد را حفاظت می کند، شخص را به خود برترش متصل می کند و فرد را از وابستگی های مادی آزاد می کند، به گفته ماها آواتار باباجی این مانترا از هزاران بمب اتمی قدرتمند تر است و هر چیز توسط آن دست یافتنیست! و این مانترای نخستین و ازلی است که توسط خداوند به بشریت داده شده. 
" نام خداوند مانند شهد الهی است.، آن را در تمام زمان تکرار کنید اُم ناما شیوایا. این ماها مانترا ست ، مانترای اعظم واصلی که توسط خداوند به بشریت داده شده، همه باید آن را تکرار کنند، آن را می توان به هرکس داد و هرچیزی توسط آن دست یافتنیست" - باباجی

بهترین مالا (تسبیح) برای تکرار این مانترا ، مالای رودراکشای پنج پر (پانچا موکی) می باشد.

مانترای اصلی تارا : اُم تارِ توتارِ تورِ سٌها 

تارا جلوی مادرانه و مونث خداوند می باشد ، مانترای بالا یک مانترای بخشنده تمام اهداف می باشد ، به این نوع مانتراها ساروا سیدهی می گویند.

مانترای: اُم مانی پادمه هوم 
یکی از مانتراهای بسیار قوی بوداییست که هدف آن رسیدن به روشن ضمیری می باشد.


مانترای کالی ماهاویدیا : نوشتن این مانترا به فارسی سخت است آن را به انگلیسی می نویسم:

Krim Krim Krim Hum Hum Hrim Hrim Dakshine Kalike
Krim Krim Krim Hum Hum Hrim Hrim Swaha

کالی جلوه از بین برنده بدیها ، تاریکی، شیاطین و موجودات منفی، محافظ، تزکیه تاریکیهای درونی و.. می باشد

مانترای فوق نیز ساروا سیدهی می باشد.

مانترای واما مارگای کالی یا مانترای 15 سیلابی اعظم:

اُم هیریم شیریم کیلیم اَدیا کالیکا پارام اِشواری سواها 

(توجه کنید که در تلفظ کلماتی مثل هیریم ، ه تقریبا ساکن تلفظ می شود نه مانند هی-ریم ، برای همین در انگلیسی آن را Hrim می نویسند نه Hirim )

این مانترا نوعی رشد معنوی ، روحی جهشی در فرد ایجاد می کند ، این مانترا مناسب برای همه نخواهد بود، چرا که افراد کمی ظرفیت تغیر سریع و شدید را دارند. این مانترا شما را با نیمه تاریک وجود خودتان روبرو می کند تا از آن آزاد شوید ، کارما و افکار و الگوهای حسی فکری منفی را به سرعت به سطح می آورد تا پاک شود ، به یاد داشته باشدی این جلوه الهی ریشه کن کننده جهل و دروغ است ، برای تکرار این مانترا نیاز به مقداری ایمان و صداقت با خود هست!

این مانترا همچنین از بین برنده تمام چیزهای منفی ، جادوی سیاه ، موجودات منفی و... می باشد


اُم آه را پا ذا نا دی

مانترای بودا منجوشری ، جهت دست یابی به خرد و روشن ضمیری

گانش ماها مانترا

مانترای اعظم گانشا ، از بین بردن موانع مادی و روحانی، دستیابی به خرد ، هوش ، ثروت و...

مانترای بودای شفا ، سانگیه مِنلو ( بایشاجیا گورو)

بودای شفا یکی از بوداهای معروف می باشد که متون بودیسم ذکر می کنند که در زمان سیر و سلوک خود عهد بسته زمانی که به روشن ضمیری کامل دست یافت همه آنهایی که او را فرا می خوانند شفا و برکت دهد. و مانترای او که در زیر آورده می شود زمانی که به روشن بینی می رسد از زبان او خوانده شده (خلاصه نقل قول متون بودیسم) 

اُم نامُ باگاواته بایشاجیا گورو – وایدوریا پِرابها راجایا – تاتاگاتایا – آرَهَته سامیاکسام بودایا – تِدیاتا آم بایشاجیه ، بایشاجیه ، بایشاجیه – سامودگاته سُواها

namo bhagavate bhaiṣajyaguru
vaiḍūryaprabharājāya tathāgatāya
arhate samyaksambuddhāya tadyathā:
oṃ bhaiṣajye bhaiṣajye mahābhaiṣajya-samudgate svāhā.

فُرم تبتی مانترا :
TAYATA OM BEKANZE BEKANZE MAHA BEKANZE RADZA SAMUDGATE SOHA

ماهامریت یونجایا مانترا ( مانترای غلبه بر مرگ )

این مانتر برای شفابخشی ، رهای از ترسها به خصوص ترس از مرگ، رهایی از اثرات مخرب سیارات، طول عمر، روشن ضمیری .. استفاده می شود.

اُم تِریامباکام یاجاماهِ سوگاندهیم پوشتیواردانام ، اورواروکامیوا باندانان ، مریتیورموکشیا مامریتات

Om tryambakaṃ yajāmahe sugandhiṃ puṣṭi-vardhanam
urvārukam iva bandhanān mṛtyormukṣīya māmṛtāt


مانترای تارا برای دستیابی به ثروت و موفقیت 

اُم تاره توتارِ تورِ جامبِ مُلِ دانامِتی هیری-ه سواها
Om Tare Tutare Ture Jambemole Danamethi Hrih Swaha


-----------------------------------------------------------------------------

تلفظ و چنتینگ اکثر مانتراهای بالا را می توانید در یوتوب پیدا کنید

دانش مانترا بسیار عظیم و گسترده می باشد، توضیح فوق تنها نگاهی خلاصه به آن جهت آشنایی و استفاده سریع مانترا می باشد. 


با آرزوی تعالی 
اُم سات چیت اِکام براهما
( اُم حقیقت مطلق ، آگاهی مطلق ، واحد ، خداوند خالق )

  • ....
۱۹
اسفند
۹۲

آنکه از ما بالاتر است ما را بدبخت می داند ، آن که از ما پائین تر است ما را خوشبخت تصور می کند ، اما هر دو در اشتباهند ، زیرا ما گاهی خوشبختیم و گاهی بدبخت : بدبختی ما در آن ایامی است که به نقایص زندگی خود توجه داریم و خوشبختی ما در لحظاتی است که به نعمتهای زندگی خود نظر می اندازیم.

  • ....
۱۸
اسفند
۹۲

صبـــــــوری
تعلیم اساسی تائو این است که یاد بگیرید ؛ صبور باشید .
اگر بتوانید زمان نامحدودی را منتظر بمانید ممکن است همه چیز سریع اتفاق بیفتد .
اما نباید بخواهید که همه چیز سریع اتفاق بیفتد .
اگر چنین انتظاری داشته باشید ؛ ممکن است هرگز اتفاق نیفتد .
خواست شدید شما تبدیل به یک مانع می شود .
میل بسیار ؛ میان شما و طبیعت فاصله ایجاد می کند .
با طبیعت هماهنگ بافی بمانید .
بگذارید طبیعت مراحل خود را طی کند .
هر زمانی که پیش بیاید خوب و سریع است .
هر زمانی که اتفاق بیفتد ؛ حتی اگر سالها طول بکشد باز هم دیر نیست .
هرگز دیر نمشود .
همیشه در لحظه صحیح و مناسب روی می دهد .

  • ....
۱۷
اسفند
۹۲

در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید.
همه اینکارو انحام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد.
اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف 5 دقیقه پیدا کند.
همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند.
دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد.
طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند.
دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست.
وقتی تنها به دنبال شادی خودمان هستیم به شادی نخواهیم رسید
در حالی که شادی ما در شادی دیگران است، شما شادی را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن شادی به سمت خود باشید.

  • ....