شرایط مورد نیاز برای ایجاد تغییر
باید در نظر داشت که تغییر رفتار کاری نیست که بتوان آن را به راحتی انجام داد. برای اینکه بتوان تغییری را ایجاد کرد باید شرایطی ایجاد شود که انسان تصمیم به تغییر بگیرد. در بیشتر مواقع، یک رفتار آنقدر تکرار شده است که به یک رفتار ناخودآگاه (عادت) مبدل گردیده است. این رفتار را به راحتی نمیتوان تغییر داد. برای اینکه تغییر حاصل شود باید شرایط تغییر ایجاد گردد. مورد دیگری که مانع تغییر میشود این است که مغز به گونه ای ساخته شده است که دوست دارد در همان حالت قبلی خود بماند و دوست ندارد که تغییر کند و خودش را به چالش بیندازد. در شرایطی که ایجاد تغییر اینقدر مشکل است پس چه چیزی باعث میشود که بعضی از افراد بهراحتی و با سرعت زیادی تغییر کنند. چگونه است که افراد ناگهان تصمیم میگیرند که از چیزی که هستند به انسانی تبدیل شوند که دوست دارند باشند. آیا در ذهن انسانهایی که به یکباره تغییر کرده اند اتفاقی افتاده است؟ چه تحولی روی داده است که آنها تغییر کرده اند؟ برای پی بردن به این مسأله لازم است که با شرایطی که باعث ایجاد تغییر میشوند آشنا شوید.
1- رفتار و یا مسأله کنونی باید به حدی زجرآور و غیرقابل تحمل شده باشد که انسان تصمیم به تغییر بگیرد.
گاهی وقتها افراد از مشکلات به تنگ آمده و دیگر قادر به تحمل آنها نیستند, در این لحظه است که آنها بهیکباره تصمیم میگیرند که تغییر کنند. مثلاً یک فرد سیگاری به دلیل مشکلی که در ریه خود دارد به پزشک مراجعه میکند, پزشک بعد از معاینه به او میگوید که اگر به مصرف سیگار ادامه دهد جانش را از دست خواهد داد. در این شرایط این شخص یکدفعه تصمیم میگیرد که مصرف سیگار را ترک کند. او دو راه دارد یا بمیرد یا اینکه مصرف سیگار را ترک کند. انسان عاقل زنده ماندن را ترجیح داده و راه دوم را انتخاب میکند.
آیا قبل از اینکه پزشک به او بگوید که راهی به جز ترک مصرف سیگار ندارد او نمیتوانست مصرف سیگار را ترک کند؟ او در آن زمان
هم میتوانست این کار را انجام دهد, مشکلی که وجود داشت این بود که در آن شرایط او نمیخواست این کار را انجام دهد. حقیقت این است، اگر کسی نخواهد که تغییر کند دیگران هر چقدر هم تلاش کنند نمی توانند او را وادار به تغییر کنند.
2- فرد از دیدگاه دیگری به مسأله خود نگاه کند.
کسی که میخواهد تغییر کند باید از دید شخص دیگری به خودش و مسأله ای که وجود دارد نگاه کند و اگر این اتفاق بیافتد در این صورت شرط دوم برای تغییر برقرار شده است.
فرض کنید فردی از ارتفاع میترسد. او به خود چگونه نگاه میکند آیا از دید مخاطب و یا سوم شخص به خودش و مشکلش نگاه می کند و یا اینکه در مشکل خود غرق شده است و نمیبیند که به چه کار احمقانه ای مشغول است. اگر او لحظه ای به خودش از بیرون کالبد خویش نگاه کند، آنگاه متوجه کارهای خنده دار خود شده و می فهمد که تغییر دادن شرایط چقدر میتواند ساده و مفید باشد.
3- فرد باید بداند که اگر تغییر کند به چه کسی تبدیل خواهد شد. ( شرایط بعد از تغییر باید قابل لمس و با حواس پنجگانه قابل اندازه گیری باشد.)
اگر شخصی که میخواهد تغییر کند باید برایش مشخص شود که بعد از اینکه تغییر کرد به چه چیزی تبدیل میشود و شرایطش چگونه خواهد شد. اینکه بعد از تغییر چه اتفاقی میافتد و چه نتیجه ای حاصل میشود، بسیار مهم است. شخص باید بداند که بعد از تغییر و ترک سیگار سلامتی اش باز خواهد گشت و میتواند به راحتی تنفس کند. هوای پاک و تمیز وارد ریه هایش خواهد شد. علاوه بر مزایایی که ترک سیگار برای شخص موردنظر دارد از دیدگاه دیگران او فردی با اراده شناخته میشود که توانسته است کار مهمی انجام دهد. اینها مواردی هستند که باید برای فردی که میخواهد سیگار را ترک کند روشن و ملموس باشد.
لازم به توضیح است که باید همه ی این سه شرط برقرار شود تا انسان تغییر کند و اگر هرکدام از این شرایط برقرار نشود او نمیتواند تغییر کند.
بیشتر افرادی که به یکباره تغییر کرده اند این شرایط برای آنها مهیا شده است، لذا تصمیم به تغییر گرفته اند و درنهایت تصمیم خود را عملی کرده اند.