تمرینهای کاربردی: تمرینی برای متوقف کردن گفتوگوی درونی
------------------------------------------------------------------------
از نگاه دونخوان ماتوس، ما شب و روز در حال گفتوگو با خودمان هستیم و لحظهای آسایش نداریم. این گفتوگوی درونی تا زمان مرگ همراه ماست و هر لحظه در حال تجدید آن هستیم. دنیای ما بر اساس این گفتوگوهای درونی برپاست. اگر حتی برای چند ثانیه بتوانیم این گفت و گوها را متوقف کنیم، دنیا فرو میریزد و قلمروهای دیگر ادراک از سایه به در می آیند. مسیر زندگی را نیز بر اساس این گفتوگوها انتخاب میکنیم.
برای رسیدن به سکوت درونی و رویاروی شدن با قلمروهای دیگر ادراک، باید، این گفتوگوی درونی را متوقف کنیم تا دنیایی که بر اساس آن استوار گشته فرو بریزد. تمرینی که در ادامه ذکر می شود راهی است برای کم کردن گفتوگوی درونی و رسیدن به مرحلهی سکوت درون. چرا که متوقف کردن گفتوگوی درونی نیاز با سالها تمرین دارد. به عبارتی دیگر، این تمرین گامی کوچک در راستای هدفی بزرگ یعنی متوقف کردن گفتوگوی درونی است. اگر کسی به ما بگوید با نیم ساعت مراقبه و یکجا نشستن و تمرین تنفسی، به مرحلهی سکوت درون میرسیم مسلما به ریش ما خندیده است. مرحلهی سکوت درونی در لحظهلحظهی زندگی ما باید تداوم بیابد، نه اینکه نیم ساعت ذهنمان آسوده باشد و در طول روز مثل دیگ آب جوشان باشد.
هر چند میتوانم چند صفحه در مورد این تمرین توضیح داده و چنان پیچ و تاب بدهم که یک هفته فقط مراحل تمرین را نتوانید از بر شوید اما بگذارید اول از خودم شروع کنم و تمرین یاد شده را در نهایت اختصار توضیح بدهم. سادگی تمرین به معنای ناکارآمدی تمرین نیست. هر چقدر از پیچیدگی ذهن دور باشیم آسانتر به سکوت درونی میرسیم.
همین الان در حال انجام چه کاری هستید؟ این متن را میخوانید و شاید چند دقیقه ذهنتان درگیر این تمرین شود، بدون اینکه تمرین یاد شده را انجام دهید. بعد صفحه و گروه و مطلب و مقاله و فیلم دیگری میبینید و باز هم درگیری پشت درگیری. تا اینجا فقط درگیریتان در دنیای مجازی است. درگیریهای شغلی، زناشویی، ورزشی، درسی و صدها مورد دیگر به کنار. به عبارت دیگر آسایشی نداریم و هر لحظه در حال تجدید گفتوگوی درونی هستیم.
نحوهی تمرین: بیاییم از همین الان با خودمان عهد ببنیدیم که تا یک هفته تا یک ماه، تا یک سال و حتی اگر شد یک ساعت هر گونه نظر، بحث، کامنت، گفتوگو، تعریف و تمجید را نهایتا در دو جمله عنوان کنیم. هم در دنیای واقعی و هم در دنیای مجازی و اینترنت و فیسبوک. یعنی باید سعی کنیم حرفهایمان را در کوتاهترین، موجزترین و خلاصهترین شکل بیان کنیم. شاید فکر کنیم در موقع نوشتن کامنتها، درگیری ذهنی نداریم. ما چه حرف بزنیم چه حرف نزنیم همیشه در حال گفتوگو با خودمان هستیم. هیچ گاه ترمزی برای متوقف کردن جریان افکار در ذهنمان تعبیه نکردیم.
هر چه کمتر با خودمان حرف بزنیم، گفتوگوی ذهنی کمتر شده و آسانتر میتوانیم آنها را متوقف کنیم. وقتی سعی میکنیم گزیده، مختصر و موجز حرف بزنیم گاهی افکار و اندیشههای خلاقانه به ذهن میرسند. چون فکر کردن به یک موضوع نوعی مراقبه به شمار میآید. بیشتر مانتراهای شرقی بر اساس تمرکز روی یک سنبل، حرف، جمله و عبارت بنا شدهاند. اینکه دم به دم مطالب جدید بخوانیم نه به دانش ما اضافه میشود و نه به آگاهی ما. ذهن ما سطل زباله نیست که هر چیزی را در آن تلبنار کنیم. این جملات موجز و فشرده را اگر در جایی یادداشت کنید بهتر است. شاید بعدها توانستید کتابی از گزینگویههای خودتان منتشر کنید.
برای شروع دربارهی همین تمرین یا دربارهی هرچیزی مثل عرفان، شمنیزم، خدا، عقاب و مفاهیم دیگر یکی دو جمله بسازید و در کامنت عنوان کنید. این فقط برای شروع است. یعنی با این کار قصد خودتان را مبنی بر استوار بودن بر عهدتان اعلام میکنید. سعی کنید به همین جملاتی که در طول روز در گفتوگوها، در فیسبوک و در روابط با دیگران استفاده میکنید اندیشه کرده و از پریشانی و درگیری های فراوان ذهنی کم کنید.
امیدوارم نکته را گرفته باشد. یعنی برای متوقف کردن گفتوگوی درونی در ابتدا باید ذهن، فکر، اندیشه و تمرکزمان به جای توجه به هزاران مسیر به سمت یک مسیر هدایت شود. مسیر که مشخص شد، آسانتر میتوان گفتوگوی درونی را به صورت کامل متوقف کرد و به سکوت درون رسید. کسی که چندین شغل دارد مسلما رسیدن به موفقیت برایش خیلی دشوارتر است از کسی که فقط یک شغل دارد. این تمرین در همین راستاست. اگه بتواند ذهنمان رابه سمت یک مسیر هدایت کند، نتایج تمرین به دست آمده است.
سرشار از اقتدار باشید
مصطفی نصیری
برگرفته از پیج: کارلوس کاستاندا
- ۱ نظر
- ۱۹ آذر ۹۲ ، ۱۰:۴۳